نوشته شده توسط : فرزادصمدزاده
قول میدم واسه کارهام هیچ وقت برنامه ریزی نکنم. هیچ وقت!

:: بازدید از این مطلب : 187
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : جمعه | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرزادصمدزاده
خندیدن و خوب بودن هنگامی که از شدت بغض نمی توانی حرف بزنی

 بزرگترین درد این بازی اجباریست :|



:: بازدید از این مطلب : 172
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : جمعه | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرزادصمدزاده
گاهی اوقات راحت ترین کارها سخت ترین میشه

اوووووم مثلا نفس کشیدن!



:: بازدید از این مطلب : 195
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : جمعه | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرزادصمدزاده
راستش نمیدونم

رفتار ها

آواها

کنایه ها

بودن ها و نبودن ها رو

میشه تحمل کرد؟؟

هه باید بشه!



:: بازدید از این مطلب : 196
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : جمعه | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرزادصمدزاده
خب میدانی چیست؟ چرندی برای گفتن هست اما حالش نیست!



:: بازدید از این مطلب : 181
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : جمعه | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرزادصمدزاده
دختر جواني از مكزيك براي يك ماموريت اداري چند ماهه به آرژانتين منتقل شد.

پس از دو ماه نامه اي از دوست پسر مكزيكي خود دريافت مي كند به اين مضمون:

لوراي عزيز،متاسفانه ديگر نمي توانم به اين رابطه از راه دور ادامه دهم

و بايد بگويم كه در اين مدت ده ها بار به تو خيانت كرده ام !!!

و مي دانم كه نه من و نه تو شايسته اي وضع نيستيم.

من را ببخش و عكسي را كه به تو داده بودم پس بفرست !


امضا:روبرت !


دختر جوان رنجيده خاطر از رفتار دوست پسرش از همه همكاران و دوستانش

 مي خواهد كه عكسي از نامزد ،برادر ،پسر عمو ،پسردايي .....خودشان به او قرض بدهند

او همه عكسها كه كلي بودند به همراه عكس دوست پسر بي وفايش روبرت،

در يك پاكت گذاشته و همراه با يادداشتي برايش پست مي كند با اين مضمون:

روبرت عزيز،مرا ببخش اما هرچه فكر كردم قيافه تو را به ياد نياوردم،

لطفا عكس خودت را از ميان عكس هاي توي پاكت جدا كن،

و بقيه را به من برگردان.....!

امضا:لورا




:: بازدید از این مطلب : 170
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : جمعه | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرزادصمدزاده
دلم شکسته تر از شیشه های شهر شماست


شکسته باد دلی کین چنین مان میخاست!





:: بازدید از این مطلب : 213
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : جمعه | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرزادصمدزاده
رفتنت را هنوز باور نمی کنیم؛اونقدر دوست داشتنی و عزیز بودی که هیچکس نبودنت را باور نمی کند.

اونقدر مهربون و خوش اخلاق بودی که هیچ جنبده ای کوچکترین ناراحتی از تو به دل ندارد.و خوشا بحالت

که چه پاک و معصوم رفتی.همیشه در هر محفلی که حاضر بودی خنده از روی لبانت محو نمیشد،باهمه

خوش برخورد و مهربان بودی.تنهاعروسی بودی که وقتی رفتی مادرشوهرت در نبودنت زجه می زد و

اشک می ریخت و از نبودمریمش گله می کرد و او را دخترم می خواند.مادرشوهری که همیشه در کنارش

بودی واحترام ش داشتی.مریم آنقدر خوشگل بود که در تشیع جنازه ش مردم بهم میگفتن:قیافه ش مثل

اروپایی ها بود!تنهاکسی بود در دور و برم دیدم که درظاهر و باطنش هیچ نقصی نبود.و همیشه با خودم

میگفتم خوشبحال شوهری که روز و شبش را با تو می گذراند.شوهری که عاشقانه هم را دوست داشتید

و حالا نبودنت چقدآزارش میدهد....

حیف؛حیفم می آید که دیگر نیستی،و چقد دیر شناختمت مریم خوب و مهربان و دوست داشتنی.


                                                                                      "روحت شاد و یادت ماندگار"


پ.ن:بهشت رفتن به طولانی بودن رکوع و سجود نیست،به نماز جماعت و روزه و نماز شب نیست

به عزاداری و مکه رفتن نیست؛کسی به بهشت میرود که وقتی مرد،مردمان جز  نیکی از او یاد

نکنندو برای نبودنش همه افسوس بخورند.بهشت از آن مریمانی ست گه در این دنیا فرشته بودند

و در آن دنیا حوریان بهشتی.....

پ.ن:شاید جزء محدود کسانی بود که همیشه شیک ترین لباسها را می پوشید و سلیقه اش برای

خونه داری و آشپزی حرف نداشت.

پ.ن:وحالا همه مانده اند برای پسرک 6 ساله ت که بهانه مادرش را می گیرد چه بگویند،مثل 

همیشه خودت آرامش کن مریم.

پ.ن:در آخرین دیدارمون با هم هیچوقت دلداری که بهم دادی فراموش نمیکنم.

پ.ن:لطفا برای شادی روحش یک صلوات بفرستید.






:: بازدید از این مطلب : 184
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : جمعه | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرزادصمدزاده
تو را آرزو نخواهم کرد، هیچ وقت!


تو را لحظه ای خواهم پذیرفت که خودت بیایی،


با دل خود،


نه با آرزوی من!





پ.ن:دلم می خواهد بی اجازه ی تو پادشاهی کنم،در ناخودآگاهت!

پ.ن:باران باشد،تو باشی و یک خیابان بی انتها....

پ.ن:ازاین باهم بودن هاچه سود؛وقتی بین من وتو هزاران سال نوری فاصله ست

 

 




:: بازدید از این مطلب : 184
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : جمعه | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرزادصمدزاده
خلقت من در جهان یک وصله ناجور بود

 

من که خود راضی به این خلقت نبودمِ،

 

زور بود!

 

 

 

پ.ن:یلدا تو شب یلدا تمام شد.

پ.ن:کاش وقتی میخاسن هل مون بدن به این دنیا،قبلش یه کوچولو ازمون سوال میکردند که آیا شما

مایل به رفتن به دنیا هستین یا نه؟

پ.ن:دل بستن مثل پرت کردن سنگ تو دریاست، اما دل کندن مثل پیدا کردن همون سنگ تو دریاست

پ.ن:برام دعا کنید،اینروزا دلم بدجور یتیم شده.

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 196
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : جمعه | نظرات ()