دیوانه شدن
نوشته شده توسط : فرزادصمدزاده

از یه دیونه میپرسن چرا دیونه شدی میگه من یه زن گرفتم كه یه دختر 18 ساله داشت دختر زنم با بابام ازدواج كرد پس زنم مادر زن پدر شوهرش شد دختر زن من پسری زایید كه داداش من ونوه زنم بود پس نوه منم بود پس من پدر بزگ داداشم شدم زن من پسری زایید كه زن پدرم ننه پسرم و مادر بزرگ او شد پس پسرم داداش مادر بزرگش بود و من خواهر زاده پسرم شدم





:: بازدید از این مطلب : 135
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: