نوشته شده توسط : فرزادصمدزاده
به ترکه میگن پاشو سحره. میگه بزار بخوابم.خودم فردا بهش زنگ میزنم

********


دو تا کیون گشاد دراز کشیده بودند یکیشون داشته خمیازه میکشیده اون یکی میگه داداش تا دهنت بازه لطفا این اصغر ما رو هم صدا کن

********


به ترکه میگن تا به حال به درک رفتی.میگه:نه.قرار بذار آخر هفته بریم

********


به ترکه می گن تا حالا معجزه دیدی؟ می گه آره یه بار رفتم بانک درش به اذن خدا باز شد

********


لره میمیره، عکسشو نداشتند بذارن رو قبرش، تا گردن دفنش می کنند

********


زن: مرد چرا کولر نمی خری ؟ غضنفر: به درد نمی خوره بابا که , اونایی هم که دارن گذاشتن رو پشت بوم

********

به ترکه میگن این خیابون کجا میره ؟ میگه من 40 ساله تو این خیابون زندگی میکنم تا حالا ندیدم جایی بره

********



سه تا لر دیر به قطار میرسن ، دنبالش میدون ، دو تاشون سوار میشن ، سومی نمی رسه ، شروع میکنه به خندیدن . میگن چرا میخندی ؟ میگه : آخه اونا واسه بدرقم اومده بودن .

********


مناجات غضنفر با خدا : خدایا ما حال نداریم به راه راست هدایت بشیم خودت راه راست و به سمت ما کج کن

********


غضنفر و دوستاش سفینه میسازند برن خورشید. بهشون میگن چقدر خرین ذوب میشین میگن فکر اونجاشم کردیم، اگه طبق برنامه بریم شب می رسیم..



:: بازدید از این مطلب : 110
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : شنبه | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: